مرنج و مرنجان

طایفهٔ رندان به خلاف درویشی به در آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند.

شکایت از بی‌طاقتی پیش پیر طریقت برد که چنین حالی رفت.

گفت: ای فرزند! خرقه‌ٔ درویشان جامهٔ رضاست، هر که در این کسوت تحمّل بی‌مرادی نکند مدعی است و خرقه بر او حرام.

 

دریای فراوان نشود تیره به سیل / عارف که برنجد تنک آب است هنوز

گر گزندت رسد تحمل کن /  که به عفو از گناه پاک شوی

ای برادر چو خاک خواهی شد  / خاک شو، پیش از آنکه خاک شوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

زایل شدن عقل

أعوذ بالله من سبات العقل. - علی بن أبی طالب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

چی یادبگیریم ؟

امام صادق (علیه السلام)

وَجَدْتُ عِلْمَ اَلنَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ اَلثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ اَلثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ اَلرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ .

امام صادق علیه السلام میفرمود: همه علم مردم را در چهار چیز یافتم:

اول اینکه پروردگار خود را بشناسی.

دوم اینکه بدانی با تو چه کرده

سوم اینکه بدانی او از تو چه خواسته است 

چهارم اینکه بدانی چه چیز ترا از دینت خارج کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

اصلاح ملت ها

فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ ... وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِما مَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ
پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک ...  اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملت‌ها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه قرار داد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

از مناقب شگرف امام علی (ع)

أنا خلیفةُ رسولِ اللّه ِ و وزیرُهُ و وارِثُهُ، أنا أخو رسولُ اللّه ِ و وصیُّهُ و حبیبُهُ، أنا صَفِیُّ رسولِ اللّه ِ و صاحِبُهُ ، أنا ابنُ عمِّ رسولِ اللّه ِ و زوجُ ابنتِهِ و أبو وُلْدِهِ ، أنا سیّدُ الوصیّینَ و وصیُّ سیّدِ النّبیّینَ ، أنا الحُجّةُ العظمى و الآیةُ الکبرى و المَثَلُ الأعلى و بابُ النّبیِّ المصطفى ، أنا العُرْوَةُ الوُثْقى و کلمةُ التّقوى و أمینُ اللّه ِ ـ تعالى ذِکْرُهُ ـ على أهلِ الدُّنیا .

امام على علیه السلام :من جانشین رسول خدا و وزیر و وارث او هستم؛ من برادر رسول خدا و وصىّ و دوست او هستم؛ من برگزیده رسول خدا و یار و همدم او هستم؛ من پسر عموى رسول خدا و داماد و پدر فرزندان او هستم؛ من سرور اوصیا و وصىّ سرور پیامبرانم؛ من حجّت عُظمى و آیت کبرى و نمونه والا و دروازه پیامبر مصطفى هستم؛ من دستاویز استوار و کلمه تقوا و امین خداوند متعال بر مردم دنیا هستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

صبرر

اتفاقات که داره برام میوفته و افکاری که سراغم میاد کاملا خارج از صبر و تحملمه - خدا صبر بده .

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

با خدا دادگان ستیزه مکن

حکام زمان امام عسکری (ع) مگر نشنیده بودند که حضرت محمد (ع) فرموده بود تعداد امامان ۱۲ تاست و ۱۲ امی منتقم خواهد بود ؟
پس چرا امام عسکری(ع) و خوانواده اش رو در اردوگاه نظامی تحت نظر داشتند- چجوری میخواستند با حکومت نظامی جلو تولد امام زمان(عج) را بگیرند . مگر فرعون با کشتن نوزادان پسر تونست جلوش رو بگیره ؟ حضرت موسی در کاخ خود فرعون بزرگ شد 
هم تولد امام زمان (عج) شبیه داستان حضرت موسی است و هم ظهورشون - موقع تولدش نتونستند جلو اراده الهی رو بگیرند - موقع ظهورش هم نمی تونند 

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا وَنَرَاهُ قَرِیبًا

با خدا دادگان ستیزه مکن که خدا دادگان را خدا داده است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

دلدار

ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار   /   بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار

نکته‌ای روح فَزا از دهنِ دوست بگو   /   نامه‌ای خوش خبر از عالَمِ اسرار بیار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

شرح حال

سلامی چو بوی خوش آشنایی / بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان / بدان شمع خلوتگه پارسایی
نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای / دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا / فروشند مفتاح مشکل گشایی
عروس جهان گر چه در حد حسن است / ز حد می‌برد شیوه بی‌وفایی

دل خسته من گرش همتی هست / نخواهد ز سنگین دلان مومیایی
می صوفی افکن کجا می‌فروشند / که در تابم از دست زهد ریایی
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند / که گویی نبوده‌ست خود آشنایی
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع / بسی پادشایی کنم در گدایی
بیاموزمت کیمیای سعادت / ز همصحبت بد جدایی جدایی
مکن حافظ از جور دوران شکایت / چه دانی تو ای بنده کار خدایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار

رهبر خوشش آید

مردم؛ از پست‏‌ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوست‌دار ستایشند، و کشوردارى آنان بر کبر و خود پسندى استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم، و خواهان شنیدن آنم. سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست مى‏‌داشتم، آن را رها مى‏کردم به خاطر فروتنى در پیشگاه خداى سبحان، و بزرگى و بزرگوارى که تنها خدا سزاوار آن است. گاهى مردم، ستودن افرادى را براى کار و تلاش روا مى‌‏دانند. اما من از شما مى‌خواهم که مرا با سخنان زیباى خود مستایید، تا از عهده وظایفى که نسبت به خدا و شما دارم بر آیم، و حقوقى که مانده است بپردازم، و واجباتى که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مى‏‌گویند، حرف نزنید، و چنانکه از آدم‏‌هاى خشمگین کناره مى‏‌گیرند دورى نجویید، و با ظاهر سازى با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقّى به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پى بزرگ نشان دادن خویشم، زیرا کسى که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى‌دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیدوار