وَ مِنْ غِیَرِهَا أَنَّکَ تَرَى الْمَرْحُومَ مَغْبُوطاً وَ الْمَغْبُوطَ مَرْحُوماً، لَیْسَ ذَلِکَ إِلَّا نَعِیماً زَلَّ وَ بُؤْساً نَزَلَ؛ وَ مِنْ عِبَرِهَا أَنَّ الْمَرْءَ یُشْرِفُ عَلَى أَمَلِهِ فَیَقْتَطِعُهُ حُضُورُ أَجَلِهِ فَلَا أَمَلٌ یُدْرَکُ وَ لَا مُؤَمَّلٌ یُتْرَکُ. فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَعَزَّ سُرُورَهَا وَ أَظْمَأَ رِیَّهَا وَ أَضْحَى فَیْئَهَا، لَا جَاءٍ یُرَدُّ وَ لَا مَاضٍ یَرْتَدُّ؛ فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَقْرَبَ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ لِلَحَاقِهِ بِهِ وَ أَبْعَدَ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ لِانْقِطَاعِهِ عَنْهُ.
نشانه عبرت انگیز بودن دنیا، آن که، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى رود به آرزوهایش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسیده، امیدش را قطع مى کند، نه به آرزو رسیده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى مى ماند.
سبحان اللّه شادى دنیا چه فریبنده و سیراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سایه آنچه سوزان است نه زمان آمده را مى شود رد کرد و نه گذشته را مى توان باز گرداند، پس منزّه و پاک است خداوند چقدر زنده به مرده نزدیک است براى پیوستن به آن و چه دور است مرده از زنده که از آنان جدا گشته.